اسم
اسم كلمهای است كه برای نامیدن شخصی ، حیوانی یا چیزی ویا مفهومی به كار می رود.
معروف ترین تقسیمبندی اسم عبارتند از:
اسم خاص و عام
اسم مفرد و جمع
اسم معرفه و نکره
اسم ذات و معنی
اسم ساده ، مشتق و مرکب ( از نگاه ساختمان)
مثال به اسم خاص
سعدی ، کابل ، کتاب دری ، مجله آریانا ، روزنامه انیس ، پروز
اسم خاص جمع بسته نمی شود.- درست یا غلط
درست
مثال برای اسم عام
درخت ، مردم ، شهر ، گنج ، مکتب ،
اسم خاص
نام اشیا و اشخاص معین را اسم خاص گویند.
اسم عام :
اسم های همنوع را اسم عام می گویند. اسم های عام به چیزهای خاص و معین دلالت نمی کند.
اسم مفرد:
اسم مفرد آنست که بر یکی دلالت کند.
درخت ، رفیق، بوت ، قلم ، پیاله
اسم جمع:
اسم جمع آنست که زیادتر از یکی دلالت کند. مثال: پرنده ها (گان) ، میزها ، درختان ، چوکیها
اسم ساده:
اسم ساده تنها یک جز- دارد و متشکل از یک کلمه باشد.
مثال : زنبور ، گربه ، دست ، باغ ، خانه ، شهر ، قلم
در زبان دری اگر بخواهیم اسم مفرد را جمع بندیم .
در آخر آن پسوند های ان ، گان، یان ، ها می افزاییم.
مانند: معلم -- معلمان ، نیکمرد --- نیکمردان ، کار -- کارها، خردمند -- خردمندان ، آهو -- آهوان ، بنده -- بنده گان
اسم از نگاه ساختمان چند نوع اند:
اسم ساده ، مشتق و مرکب ( از نگاه ساختمان):
اسم مشتق
یک کلمه مستقل و یک پسوند یا پیشوند ساخته می شود.
هم - همصحبت ، همسفر ، همراه ، همصنفی ، همسایه ، همفکر
زار - سبزه زار ، پنبه زار ، گلزار و لاله زار
اسم مرکب:
که از دو کلمه مستقل ساخته شده باشد:
مثال برای اسم مرکب
کتابخانه ، روزنامه ، گلخانه ، دستبند ، شتر مرغ ، فیل مرغ ، خودکار
اسم نکره:
نکره یا غیر شناسا آنست که نزد مخاطب معلوم و معین نباشد.
مثال اسم نکره
کتابی را خریدم. - دوستی را دیدم. - مردی را دیدم.
علامت اسم نکره ..........ست که به آخر اسم اضافه می شود.
علامت اسم نکره (ی)است که به آخر اسم اضافه می شود. پیر زنی
اسم معرفه
اسم معرفه(شناسا) به اسمی گویند که نزد شنونده و مخاطب معلوم و معین باشد
در زبان دری به اسمی معرفه می گویند که یکی از مشخصات را داشته باشد:
در زبان دری به اسمی معرفه می گویند که دارای مشخصات زیر باشد:
ا- اسم خاص باشد؛ افغانستان ، سنایی ، الهی نامه
۲- ضمیر باشد، مانند : من ، او ، شما …………..
۳- اسمی که به اسم خاص یا ضمیر مضاف شده باشد؛ مانند : قلم مسعود ، الهی نامه او و …..
۴- بعد از کلمه اشاره (این یا آن) واقع شده باشد؛ مانند: این شاعر ، آن نویسنده و …
۵- اسمی که یک بار ذکرش در کلام آمده باشد؛ مانند: دیروز یک کتاب و یک قلم خریدم. کتاب نزد خواهرم و قلم نزد برادم است.