Verb
ابداع کردن
to invent, to innovate
نویسنده
نویسندگان
فردای روز مصاحبه
the day after the interview
سبک
genre
آغاز
آغازگر
اخذ کردن
to obtain, to collect
شنونده
شنوندگان
تا به امروز
to this day
رمان
novel
ادبیات
ادبی
انتقاد کردن
to criticize
نوازنده
نوازندگان
یک سال در میان
every other year
داستان نویسی
fiction, story telling
پی گرفتن
پیگیری
ساز زدن
to play an instrument
خواننده
خوانندگان
چهار سال یکبار
every 4 years
غیر داستانی
nonfiction
اخذ
اخاذی Extortion
نواختن
to play a music
آهنگساز
آهنگسازان
در چند ماه آینده
in the next few months, in a few months
معاصر
contemporary
چشم از جهان فروبست
چشم به جهان گشود