Verb
مردن
to die
احساس کردن
to feel
پوستش دچار خارش و سوزش شده بود
دچار ... شده بود
آمپول
shot
دردناک
painful
بریدن
to cut
نفس کشیدن
to breathe
حشراتی مانند زنبور ممکن است باعث ایجاد حساسیت روی پوست شوند
باعث شوند
بخیه
stitch
خارش
itching
مالیدن
to rub, to apply cream
تزریق کردن
to inject
از داخل دستشویی به مادرم گفتم دچار اسهال و استفراغ شدهام
دچار ... شدهام
بیهوش
unconscious
تاول
blister
ریختن
to pour
مراقب بودن
to take care of, to be careful, to look after
اگر روی سوختگی خمیر دندان بمالیم ممکن است باعث عفونت و آسیب بیشتر به پوست شود
باعث شود
نسخه
prescription
لکه
spot
سوختن
to burn
نجات دادن
to save, to rescue
امروز میخوام درمورد تغذیهی افرادی که مبتلا به دیابت هستند صحبت بکنیم
مبتلا ... هستند
بهداشت
hygiene
زخم
wound